چهارمین نشست کتابخوان کتابخانه ای آیت الله فاضلیان، با حضور 9شرکت کننده برگزار شد.
6 نفر از شرکت کنندگان به ارائه کتابهای خود پرداختند که به شرح زیر است:
کتاب « آبی تر از آبی» نوشته: فرهاد حسن زاده/ ارائه توسط : مهدی کریمی(دانش آموز)
در این کتاب، گوشههایی از زندگی امام خمینی در قالب داستان بازآفرینی شده است. این داستان که با طرحهای سیاه و سپید همراه است به شرح زندگی امام از پیروزی انقلاب تا رحلت اختصاص دارد.
کتاب «عقرب و مرد جوان » نوشته: حسین فتاحی / ارائه توسط : فاطمه مرادی(دانش آموز)
این کتاب برای کودکان گروه سنی ج نوشته شده است. روزی چوپانی گله بزرگ خود را به چرا می برد. آفتاب خیلی داغ و سوزان بود و چوپان در سایه درختی می خوابد . در این لحظه بز می آید و مرد چوپان را بیدار می کند. مرد متوجه عقربی می شود . ناگهان از رودخانه قورباغه ای بیرون می آید و عقرب را بر پشت خود سوار می کند و به طرف دیگر رودخانه می برد عقرب ماموریتی داشت و آن این بود که ماری که قرار بود جوانی که در سایه درخت خوابیده را نیش بزند عقرب او را نیش زد. تا جان جوان نجات پیدا کند.
کتاب «محله میکروب خان » نوشته: سعید هاشمی/ ارائه توسط : علی کریمی ازندریانی (دانش آموز)
.این کتاب درباره ی محله ای است که در آن میکروب ها زندگی می کنند. این محله در دهان یک پیرمرد واقع شده است.در این محله اتفاقات جالب و بامزه ای می افتد درست مثل محله ی ای که آدم ها در آن زندگی میکنند.
کتاب « دعوای عقربه های ساعت » نوشته: فریبا نوربخش/ ارائه توسط : سمیه همتی (دانش آموز)
روزی در یک مغازة ساعتفروشی بین عقربههای ساعت مشاجرهای پیش آمد؛ ثانیهشمارها دوست داشتند به جای دقیقهشمارها و ساعتشمارها باشند. از زیادی سر و صدا و درست کار نکردن ساعتها صاحب مغازه ـ سازندة ساعتها ـ سر رسید و ماجرا را جویا شد و سپس جای ثانیهشمارها و دقیقهشمارها و ساعتشمارها را با هم جابهجا کرد. پس از آن بیشتر عقربهها شکستند و هیچیک از آنها نتوانستند درست کار کنند. بنابراین خود عقربهها خواستار بازگشت به جای قبلی خود شدند. به این ترتیب ساعتساز با تنظیم موتور ساعتها هریک از عقربهها را به کار قبلی خود بازگرداند و عقربهها دریافتند که هریک از آنها برای کاری در حد توان ساخته شدهاند و تغییر قانون طبیعت، تلف کردن وقت و برهم زدن نظم است.
کتاب « خروس جهانگرد » نوشته: اریک کارل/ مترجم نورا حق پرست / ارائه توسط :ندا الماسی (دانش آموز)
داستان کتاب درباره یک خروس است که در یک روز آفتابی به راه می افتد تا دور دنیا سفر کند. اما به زودی احساس تنهایی می کند. بنابراین هنگامی که در راه به دو تا گربه، سه تا قورباغه، چهار تا لاک پشت و پنج تا ماهی بر می خورد پیشنهاد می کند با او همراه شوند.
اما با غروب خورشید و سرد شدن هوا همسفرهایش از ادامه ی سفر و همراهی با او دست می کشند. سرانجام خود خروس هم دلتنگ خانه اش می شود و به لانه اش بر می گردد. اما همان شب در خواب و رویا به دور دنیا سفر می کند.
در این داستان کودکان با روشی خلاق با اعداد یک تا پنج و دو عملیات ساده ی ریاضی جمع و تفریق و اصل برگشت پذیری در ریاضی آشنا می شوند و می فهمند دو عددی که با هم جمع می شوند می توانند از هم کم شوند
کتاب « سرباز کوچک سربی و هفت داستان دیگر » نوشته: ترانه امیر ابراهیمی/ ارائه توسط : نرگس همتی(دانش آموز)
کتاب مصوّر حاضر، از سري کتابهاي «قصّههاي مهتاب» و حاوي داستانهاي کوتاه است. اين داستانها به شيوهاي ساده و براي گروههاي سنّي «ب» و «ج» تدوين شده است. هدف از نگارش اين کتاب، سرگرمي و تقويت قوّة تخيل در آنها است. عناوين اين داستانهاي عبارتند از: «جک و لوبياي سحرآميز»، «خياط شجاع»، «سرباز کوچک سربي»، «نينواز شهر هاملن»، «خرگوش و خارپشت»، «پرتقالهاي سحرآميز»، و «داستان دو دوست». در داستان «سرباز کوچک سربي» ميخوانيم: روزي روزگاري، پسر کوچکي براي سالروز تولّدش يک مجموعه سرباز سربي هديه گرفت. يکي از اين سربازها، يک پا نداشت، مثل اين بود که سازندة سربازها، براي ساختن آن سرباز سرب کم آورده بود. يک روز پسرک، سرباز يک پا را در کنار پنجره گذاشت و باد آن را به پايين پنجره انداخت. سرباز به دست دو پسربچّه افتاد و با قايق کاغذي در جوي آب سفر کرد. سرنوشت بالاخره سرباز را به صاحب اصلياش بازگرداند امّا برادر کوچک پسرک آن را در آتش انداخت. سرباز ذوب شد و از خاکسترش يک قلب سربي و يک ستارة طلايي باقي ماند.
نظرات شما عزیزان: